فعاليتهايي كه قسمت اعظم آن ناشي از دخالت انسان بوده و دليل آن نبود يك برنامه جامع و مدون بر اساس توسعه پايدار است كه كشور را از نظر زيرساختها دچار مشكل شده است. وی خشكسالي را يكي از عوامل بحران ميداند كه به دليل ضعف مديريت و نبود برنامه جامع و مدون بر اساس توسعه پايدار ايجاد شده است و میگوید:« در همه جاي دنيا و در همه دورهها خشكسالي داشتهايم و آنها با مديريت خوب توانستهاند خشكسالي را بگذرانند.»
خلقي به 610 دشتي اشاره ميكند كه منبع ذخيره آب زيرزميني كشور بودهاند. در گذشته كه بهرهبرداري به صورت قنات بوده به اين ذخاير فشار زيادي وارد نميشد اما به گفته خلقي از دهه 1340 به بعد دو تغيير در نحوه بهرهبرداري از آب اكوسيستم را دچار تغيير كرد؛ «يكي سدسازي بود و ديگري استفاده از آبهاي زيرزميني كه توسط چاه و يا پمپاژ مورد استفاده قرار ميگرفت.» خلقي ميافزايد: 19 قطب كشاورزي توسط سازمان توسعه كشاورزي FAO تشخيص داده شد، اما اي كاش همان زمان با برنامه اين بهرهبرداري صورت ميگرفت. اما ما در اين سالها اصلاً درازمدت فكر نكرديم و هر سال آييننامهها و بخشنامههای جديدي ميآيد. در چنين كشوري بسيار مشكل است كه به صورت درازمدت برنامهريزي كنيد.
وي به تجربه ديگر كشورها اشاره ميكند و ميگوید: در ديگر جاها افزايش جمعيت داشتهاند،مثلاً ايالت كاليفرنيا در آمريكا با 100 ميليون نفر جمعيت 20 سال پيش از اين چنين جمعيتي نداشت. الآن ایالتهایی هستند در آمريكا كه 80 درصد آب مورد نياز خود را از منابع زيرزميني تأمين ميكنند ولي در آنجا بحران پیش نمیآید چون برنامه درازمدت دارند، در آنجا اين مسيرها از قبل مدون شده است. سفرههای آب زيرزميني به صورت فاجعهآمیزی شايد بيش از 50 درصد پايين رفته به گونهاي كه اگر با همين حجم از اين آبها بهرهبرداري كنيم شك دارم كه در ده سال آينده آيا سفره آب زميني خواهيم داشت يا نه.
افزايش جمعيت يعني نياز آبي بيشتر
اين استاد دانشگاه تهران ميگويد: طبيعي است هنگامي كه جمعيت گسترش پيدا كند، كشاورزي زياد شود و صنعت توسعه يابد همه اين كارها به آب بيشتري نياز دارد. در كشوري كه اين بار جمعيتي به یکباره سوار شهرها شده و منابع آبهای سطحي هم محدود است افزايش جمعيت يعني افزايش استفاده از منابع آبهاي زيرزميني و استفاده از منابع آب زيرزميني هم يعني افت شديد سفرههاي زيرزميني كه هم از نظر كمي و هم از نظر كيفي افت پیداکردهاند.
خلقي تنها سفرههای شمالي و غربي كشور را داراي وضعيتي بهتر ميداند «كه بعضي از آنها هم دچار حركت سينوسي هستند و در زمستانها بالا ميآيند و در تابستانها پايين ميروند.» ولي «بيشتر سفرههاي آب زيرزميني ما شيب سقوطي دارند و وضعيت اسفبار است.»
راهكار فرهنگسازي
مجيد خياط خلقي ميگويد: فرهنگسازي را بايد از دبستان آغاز كنيم تا بچهها بدانند ارزش آب چقدر است. همه مشكلات را به گردن وزارت نيرو و يا دانشگاه نيندازيم چرا كه در بسياري اوقات ما مصرفكنندگان چه در زمينهاي كشاورزي و چه به صورت مصرفي و خانگي نفع شخصي را به منافع ملي ارجح ميدانيم. در كنار مديريت جامع بايد از اين طرف هم فرهنگسازي صورت گيرد و قدر آب بهتر ارج گذاشته شود.
وي به وضعيت آبهاي شيرين مناطق جنوبي كشور اشاره كرده و معتقد است: الآن ما در دشتها تداخل آب شيرين داريم و باغدار ما براي نفع شخصي فكر ميكند بهتر است از تمام ظرفيت چاه استفاده كند و اين آيندهنگري را ندارد كه همين چاه ممكن است 5 سال ديگر آنقدر شور شود كه باغش را بسوزاند.
خلقی میافزاید: مردم کوتاه مدت فكر ميكنند مثلاً الآن در كاشان پيشروي شوري داریم و مردم زمينهايشان را جای ميگذارند و عقبنشيني ميكنند.
رويكرد مشاركتي
خلقي در مورد استفاده از آبهای نامتعارف مانند فاضلاب و پساب براي فضاي سبز و كشاورزي میگوید: ميتوان از اين منابع كه حجم بسيار بالايي هم دارند ، استفاده كرد و از فشار بر روي آبهاي زيرزميني كم كرد و با تصفيه آنها و ريختن آنها به سفرههاي زيرزميني كه خالي يا كم شدهاند نياز كشاورزي مرتفع خواهد شد. اين تجربهاي است كه در اروپا و آمريكا هم امتحان شده است.
وي به راهکار مشاركت مردم نيز اشاره نموده و خاطرنشان میکند: الآن باغدارها به اين نتيجه رسيدهاند و به عينه ميبينند كه چاهها و زمينهايشان دارد خشك ميشود. اين جريان كاملاً طبيعي است . رويكردي به نام Participatory Approach يا رويكرد مشاركتي وجود دارد كه در آن حكمراني Governance آب زيرزميني از پايين به بالا صورت ميگيرد. جمعهايي تشكيل ميشود و بر سر مشكل آبشان به نتيجه ميرسند و آن را مديريت ميكنند، با يكديگر بودجه ميگذارند و البته از دولت هم كمك ميگيرند، در اينجا همه ذينفع هستند. در فرانسه چندين قرن است كه اين كار صورت ميگيرد. مردم بايد احساس كنند خودشان ذينفع هستند و از سرمايه خودشان استفاده ميكنند.