گفتنی است در عصر حاضر، ارتباطات اگرچه به عنوان اولين عنصر و اساسي ترين اصل مورد نياز بشر نیست، اما به جرات مي توان گفت يكي از بنيادي ترين دانش ها و مهمترين عوامل پيشرفت انسان امروزي و شالوده و اساس ديگر علوم نیز است.
با توجه به دیدگاه بجا و درست مقام معظم رهبري در خصوص جايگاه ويژه روابط عمومي در سازمان ها و وزارتخانه هاي دولتي و با در نظر گرفتن آنچه از سوی ایشان بيان شد، شايد بيشتر بتوان به اهميت علوم ارتباطات و نيز نقش روابط عمومي ها، به عنوان مجري اصلي آن در جوامع، دست يافت.
شایان ذکر است که نقش روابط عمومی در اعتلای جامعه مهندسی و سازمان نظام مهندسی ساختمان امری انکار ناپذیر است. این در حالی است که روابط عمومی ها به عنوان پل ارتباطی میان مردم و مسوولان می توانند در فرهنگ سازی عموم مردم برای استفاده از خدمات مهندسی نقش بسزایی را ایفا کنند.
متاسفانه مسوولان روابط عمومی در زمینه آشناسازی مردم با نحوه ارائه خدمات مهندسی تا به امروز ضعیف عمل کرده اند. زیرا در دنیای امروزی ارتباطات مردمی بسیار مهم است و آشنایی مردم با مسائل روز یک ضرورت اجتناب ناپذیر است. از همین رو خط مشی سازمان هایی مانند نظام مهندسی باید به گونه ای تدوین شود که بتوانند اطلاع رسانی به موقع و دقیقی داشته باشند و به ویژه قوانین تصویب و تدوین شده را از طریق روابط عمومی ها منتشر کنند.
بي شك يك سازمان نمي تواند خود را جزيره اي بي ارتباط فرض کند و از تكنولوژي و آورده هاي آن بي نياز و با آن بيگانه باشد. روابط انسان ها به مثابه تكنولوژي، نيازمند فرادادهايي است كه روز به روز دريچه ها و افق هاي تازه از آن شكافته مي شود.
خيلي از بزرگان و صاحب نظران بر اين باورند كه پيشرفت هاي به دست آمده در امور تكنولوژي موازي با پيشرفت هاي انساني نبوده و اين را به وسيله نوع رفتارها و هنجارهايي كه تاكنون در جوامع غربي به چشم مي خورد، توجيه مي كنند. به اين منظور لازم است مديران دستگاه ها با رويكردي جديد به روابط عمومي، از آن به عنوان يك مشاور و پل ارتباطي سالم با داخل و خارج از مجموعه استفاده کنند.
روابط عمومي بايد بر محور تفكر مداري، مشاركت مداري و اطلاع مداري باشد تا بتواند در راستاي كمك به اثربخشي سازمان موثر باشد و با نوانديشي و نوگرايي، ابتكار و خلاقيت مستمر عجين شود و خود را با تحولات و پاسخگويي مرتب به افكار عمومي منطبق و هماهنگ سازد.
صاحب نظران معتقدند اگر نقش روابط عمومي در ايجاد يا تقويت فرهنگ توسعه، در بومي كردن سرمشق هاي توسعه، كشف و معرفي ظرفيت هاي جامعه، باز آفريني فرهنگي، حفظ تعلق و پيوستگي بدانيم، روابط عمومي بايد بتواند از هر نوع گسستگي و ناپيوستگي جلوگيري كند و يا حداقل كاهش دهنده فاصله و شكاف ميان جامعه و دستگاه هاي اجرايي باشد. در عين حال نكته اي كه حائز اهميت است اينكه با توجه به اتفاق نظري كه در خصوص اهميت، حساسيت و ضرورت روابط عمومي وجود دارد اين حرفه در كشور ما هنوز نتوانسته به جايگاه و وظايف واقعي خود نزديك شود. وجود سوء تعابير، تعارض ها و تنش هاي موجود در حوزه روابط عمومي ها خود از چالش ها و مشكلات ساختاري همچون الگوبرداري غلط، آموزش ناقص و غير كاربردي، نبود بستر مناسب سياسي، اجتماعي و فرهنگي در زمان پيدايش نشات گرفته است موجب شده كه روابط عمومي ها در راه پيشرفت خود با موانع متعددي روبرو شوند. افزون بر اين، عدم درك و شناخت صحيح از ماهيت و عملكرد روابط عمومي از سوي مسئولان دستگاه ها و سازمان ها نيز از جمله عواملي است كه ناتواني وضعيت اين تشكيلات را تشديد كرده است. در يك قضاوت منصفانه عدم اقتدار روابط عمومي ها را نبايد به يك علت خاص نسبت داد، چرا كه وضع موجود روابط عمومي ها حاصل همگرايي عوامل متعددي است كه گذر از اين مشكلات تلاشي چند جانبه را مي طلبد.
روابط عمومي ها و رسانه ها، دو بال مهم اطلاع رساني به جامعه هستندكه مي توانند با كمك يكديگر به گردش آزاد اطلاعات و كسب وجهه سازمان و اعتماد مردم ياري رسانند. روابط عمومي ها بايد براي ارتباط دائمي و علمي با رسانه ها هميشه پيشقدم باشند، تا بتوانند از پتانسيل هاي موجود در عرصه رسانه ها بهره هاي بيشتري ببرند و فقط به برگزاري و تشكيل جلسه هاي مطبوعاتي و ارتباطي خبري اكتفا نكنند. تحقق اين مهم يعني استفاده بهتر و بيشتر از توان رسانه ها منوط به ايجاد و تعامل منطقي با رسانه هاست كه سهم روابط عمومي ها و تلاش براي ايجاد اين ارتباط بسيار بالاست. آنها هستند كه بايد براي ايجاد ارتباط به سراغ رسانه ها بروند، چراکه برداشتن ديوار بين آن دو براي دستيابي به توسعه پايدار لازم و ضروري است.
مطالعه علمي بر روي افكار عمومي و شناخت ابعاد آن يكي از محوري ترين اقدام هاي روابط عمومي هاي كارآمد را تشكيل مي دهد. روابط عمومي هاي كارآمد بايد همواره نبض افكار عمومي را در دست داشته باشند و اهداف و برنامه ها و سياست هاي سازمان شان را با آن منطبق و هماهنگ سازند و يا در برخي مواقع با استفاده از شيوه هاي رسانه اي و ارتباطي درخصوص تنوير افكار عمومي قرار گرفته، اقدام کنند.
بنابراين يكي از اساسي ترين نيازهاي دولت، سازمان ها و دستگاه ها شناخت و ارزيابي افكار عمومي است تا بتوانند مناسب ترين و منطقي ترين ارتباط را با آن برقرار كنند. اهميت شناخت افكار عمومي به علت اين حقيقت است كه آگاهي به عقايد هر گروه به ما كمك مي كند كه رفتار احتمالي آن گروه را پيش بيني كنيم و برنامه و سياستي منطبق با آن اتخاذ کنيم. روابط عمومي ها بايد همواره با اتخاذ شيوه ها و روش هاي نوين به تنوير افكار عمومي نسبت به ماهيت و عملكرد دستگاه و سازمانشان تلاش نمايند درجه مقبوليت عملكرد يك سازمان و دستگاه، تابعي از ميزان رضايتي است كه افكار عمومي از عملكرد آن سازمان و دستگاه دارد.